با ما همراه باشید

نکات مدیریتی

*انسان خردمند*

منتشر شده

در

*انسان خردمند*

 

🖊️شعبان توکلی نیا

*نشر:* گاهنامه مدیر

■چند وقت پیش بود که داشتم در مورد تهیه محتوا برای دوره آموزشی جمعی از مدیران در خصوص انگیزه کار می کردم. تقریبا پس از تکمیل مطالب، حس کردم چیزی از قلم افتاده، چیز مهمی که انگار کل مطالب تهیه شده بدون اون، معنی و مفهومی ندارن: انسان.

 

□به خودم گفتم:

▪︎مخاطب حرفات کیه؟

▪︎خب، معلومه، جمعی از مدیرانی که می خوان انگیزه داشته باشن و به کارکنان شون هم انگیزه بدن.

▪︎مگه کارکنان، انسان نیستن؟

▪︎واضحه که هستن.

▪︎اگه هستن، پس چرا به عنوان پیش نیاز بحث و اهمیت این واژه، در مورد انسان و ذات انسانی اون حرفی نزدی؟

 

●اینجا بود که به فکر رفتم: به این فکر کردم که چطور بعضی وقتا، ساده ترین اما مهم ترین چیزهایی که برامون حیاتی هستن، گه گاهی از محدوده دید ما خارج میشن و توجهی بهشون نمی کنیم.

 

○اینجا بود که بعد از مدت ها در مورد کلمه ای مهم اما بنا به دلایلی که برای ما روزمره شده بود، شروع کردم به جستجو. نتیجه هم مثل خود اصل کلمه، ساده ، بسیار ساده، اما قابل تامل تر بود: “انسان با نام علمی و لاتین homo sapines به معنای *انسان خردمند* … ”

 

■”خرَد یعنی داشتن شعور، دانش، تجربه، بصیرت و فهم ذاتی به همراه به کار بستن آنهاست.”

 

□در جستجوهای بعدی دیدم که جناب کسروی در آغازین جملات کتاب «در پیرامون خرد» َش می‌گوید:

▪︎”گرانمایه‌ترین چیزی که خدا به آدمیان داده «خرد» است، خرد شناسنده نیک و بد و راست و کج و سود و زیانست. آدمی برگزیده آفریدگان است، میوه آفرینش است. اینرا ما با دلیل روشن گردانیده‌ایم و باید پذیرفت. ولی این برگزیدگی بیش از هر چیزِ دیگر نتیجهٔ آنست که آدمی دارای خرد است.

▪︎آدمیان اگر خرد را بشناسند و پیروی از آن کنند، جا برای کشاکش ها و دشمنی ها که درمیانست نخواهد ماند و زندگانی به راه دیگری افتاده، بیشتری از رنجها از میان خواهد رفت.

▪︎لیکن جای افسوس است که آدمیان، خرد را نمی‌شناسند و از آن سودجویی نمی‌توانند، در نتیجهٔ همین نشناختن و سود نجستن، صد کشاکش و دشمنی درمیان خود می‌دارند، و شاهراه زندگانی را گم کرده، ازخوشیهای جهان جز بهره کمی نمی‌یابند، و همیشه دچار رنج و آسیب می‌باشند.

▪︎این زیانکشی بسیار بزرگی از آدمیان است. داستان آدمیان از این باره داستان کسانیست که در شب تاریکی در یک زمین ناهمواری راه می‌پیمایند، و چراغی را که با خود می‌دارند، چون نمی‌دانند که چیست و چه سودی از آن تواند بود، روشن نمی‌گردانند و از آن بهره‌مندی نمی‌خواهند. در همان تاریکی راه افتاده، خود را به رنج و سختی می‌اندازند.”

 

●انسان خردمند و به تعبیر اریک برن، انسان بالغ کسی است که می تواند فرق بین زندگی را آنگونه که به او یاد داده و نشان داده شده و آنگونه که خودش احساس، کشف و تجربه کرده است، متوجه شود.

 

○آقای هریس در کتاب وضعیت آخر معتقد است هر فردی(کودک، انسان) برای خروج از وضعیت پیشین خود که متاثر از رفتار و برخورد والدین است (حتی اگر رفتار مناسبی با او داشتند.)، باید “با تفکر، ایمان و قول و قرار خود شخص برای عمل” به بهترین وضعیت یعنی “من خوب هستم، شما خوب هستید.” برسد. در واقع، نقش بالغ خود را ایفا نماید.

پس، “ما به سوی وضعیت جدید سوق داده نمی شویم، بلکه با خواست و اراده خودمان به سوی آن می رویم.”

 

■یکی از مهم ترین روش ها، “بازی” است. کلمه بازی یادآور خاطرات تلخ و شیرین دوران کودکی است و بنابراین، یکی از بهترین روش ها برای بهبود رفتار و تغییر وضعیت فعلی است. و البته صبر و ایمان هم لازم است چون قرار نیست به سرعت اتفاق افتد.

 

□آقای هریس در همان کتاب وضعیت آخر معتقد است آموخته های دوران کودکی (آموخته شده) بوده و پس از استفاده از فکر و اندیشه (اندیشیده شده)، بالغ فرد رشد خواهد یافت. در واقع، “وقتی آدمی فکر می کند، اتفاقی می افتد که اگر فکر نمی کرد، نمی افتاد.”

https://chat.whatsapp.com/ICLxzwh0AfpGxFe2QcOXbL

●امیدوارم با مقدمه کوتاه بنده و تفسیر کامل جناب کسروی و استناد به کتاب وضعیت آخر، توانسته باشم این پیام را منتقل کرده باشم که ما در اصل و بر مبنای فلسفه وجودی مان، باید انسان های عاقل، بالغ و خردمندی باشیم که در هر گوشه ای از زندگی مان نمایانگر باشد. اما پرسش اینجاست که آیا از این نعمت گرانمایه فراخور و درست استفاده می کنیم؟

___________________________

*بازنشر پیام = گسترش دانایی*

___________________________

💠 *تلگرام*

https://t.me/gahname_modir

👨‍💻 *سایت*

صفحه نخست

👩‍💻 *اینستاگرام*

www.instagram.com/gahname_modir

_____________________________

🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧

ادامه مطلب
برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *