*چرا مجبوریم با سایه شخصیتی مان تعامل کنیم؟!*
*نشر:* گاهنامه مدیر
■بیشتر ما با این باور بزرگ شدهایم که آدمها، برخی ویژگیهای خوب و بد دارند و برای اینکه دیگران ما را قبول داشته باشند باید خودمان را از شر صفات بد رها سازیم یا آنها را پنهان کنیم. بدین ترتیب ما بخشی از وجود خود را نادیده میگیریم و سرکوب میکنیم. اما نتیجهی این کار، محروم ساختن خود از تعادل، یکپارچگی شخصیت و موهبتهای پنهان، در بخشِ تاریکِ وجودمان یعنی «سایهی شخصیت» است.
@gahname_modir
□کارل گوستاو یونگ، روانشناس سوئیسی، برای اولین بار مفهوم «سایهی شخصیت» را مطرح کرد. یونگ، واژهی «سایه» را برای اشاره به بخشهایی از شخصیت به کار برد که به دلیل ترس، جهل، خجالت طرد شدهاند. یونگ میگوید «سایه آن کسی است که شما نمیخواهید باشید.»
●سایهی شخصیت مثل نیمهی پنهان ماه است. سایه شامل جنبههای منفی و تاریک و حتی شیطانی وجود ماست که از نظر خانواده، دوستان، جامعه و حتی خودمان قابل پذیرش نیست. سایه بخشی از گذشتهی بدوی و اولیهی ماست؛ همان انسان وحشی، حقیر و همراه با حرص و آز، که دارای هیجانات عاطفی شدید و کنترلنشده است.
○سایه در اعماق آگاهی ما دفن شده است و ما یا دیگران مستقیما از آن آگاهی نداریم. اما پیام آن روشن است. هرگاه پیامهایی از قبیل «من خوب نیستم. من مشکل دارم. من دوستداشتنی نیستم. من شایستگی ندارم. من بیارزش هستم» را از بخشی پنهان در وجود خود دریافت کردید، بدانید که سایهتان با شما در حال حرف زدن است.
■به ۲ دلیل نباید سایه را سرکوب کرد:
▪︎تعادل و سلامت روانی ما در گرو آن است که بخش خودآگاه وجود ما و سایه بتوانند باهم زندگی کنند. بنابراین سرکوب سایه با قویتر کردن آن، تعادل روانی ما را بههم میزند و باعث بروز انواع ناهنجاریها و مشکلات روانی میشود.
▪︎سایه صرفا دارای جنبههای منفی نیست. همانطور که یونگ گفته است «اگر گرایشهای سرکوبشدهی سایه فقط بد بودند، مشکلی وجود نداشت. با اینکه سایه، عموما حقیر، ابتدایی، وحشی و غیرقابل پیشبینی است، اما بهطور مطلق بد نیست و دارای جنبههای مثبتی مثل صفات برجستهی کودکانه و معصومانه است که میتواند باعث ایجاد شور و حال و زیبایی در زندگی انسان شود.»
□شناخت سایه مستلزم دقیق شدن در وجود خویش است. برای تشخیص سایههای خود سعی کنید تا به این سؤالات فکر کنید و آنچه را که به ذهنتان میرسد، بنویسید:
▪︎از کدام ویژگیهای خودم، بدم میآید؟
▪︎میترسم دیگران چه مطالبی را درمورد من بفهمند؟
▪︎فهمیدن چه چیزی درمورد خودم، بیش از هر چیز برایم ترسناک است؟
▪︎کدام بخشهای وجود خود را نفی میکنم؟
▪︎پذیرش کدام ویژگیهایم، برایم مشکل است؟
▪︎از چه چیزی بیش از هر چیز میترسم؟
▪︎بزرگترین دروغی که تاکنون به خود یا دیگران گفتهام چیست؟
●معمولا هر آنچه در شخصیت دیگران موجب آزارمان میشود، بخشی از سایهی خودمان است. اغلب رنجش ما از افراد دیگر به علت مشکلی حلنشده در وجود خود ماست. هر قضاوتی که درمورد دیگران میکنیم معمولا فرافکنی آن چیزی است که در سایهی خودمان مخفی شده است. ما معمولا نقطهضعفهای خود را به دیگران نسبت میدهیم و مطالبی منفی که در مورد دیگران میگوییم، درواقع همان چیزهایی است که باید به خودمان بگوییم.
○وقتی درمورد دیگران پیشداوری میکنید، در حقیقت دارید در مورد خودتان پیشداوری میکنید. ما بیشتر سایههایمان را چنان مخفیانه از دید خود مخفی میکنیم که اگر پدیدهی فرافکنی وجود نداشت، شاید تمام عمر از نگاه ما مخفی میماندند. بنابراین به هرچه که درمورد دیگران میگویید یا میاندیشید، دقت کنید و سعی کنید تا آن ویژگیها را در خود تشخیص دهید.
■ما حتی قسمت روشن سایهی خود را نیز فرافکنی میکنیم. هر صفتی که در دیگران تحسین میکنید، چیزی است که بهطور بالقوه در شما وجود دارد و نیازمند توجه و شکوفایی است. اگر عظمتی مشاهده میکنید، در واقع عظمت خودتان است.
□بنابراین به هرچه که در دیگران به عنوان سرزنش یا تحسین نگاه میکنید، آنها را به عنوان سایههای تاریک یا روشن خود بپذیرید و سعی کنید که پیامشان را درک کنید. بدین ترتیب تولد بخشی جدید از وجود یکپارچهی خود را شاهد خواهید بود که به زندگی شما غنا و عظمت بیشتری میبخشد.
_______
*بازنشر پیام = گسترش دانایی*
_______
💠 *تلگرام*
https://t.me/gahname_modir
👨💻 *سایت*
صفحه نخست
👩💻 *اینستاگرام*
www.instagram.com/gahname_modir
_________
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧
حسینی
2 خرداد , 1402 در 9:15 ب.ظ
سلام خوبی لطفا اعلام کنید رسید یا نه